آرامش....
آرامشی ملیح در گوشه چشمانم..
مانند بارانی بروی شیروانی..
اما…ناودان ندارد..!!
غصه هایم درون سینه ام به چاه میروند
چرامیگویند “ها” علامت جمع است؟
“تن” را با “ها” جمع کنی خودت میمانی و خودت.
ومن این روزها از بس "ها "رابا" تن" جمع کرده ام که شده ام" تنها"
وآنقدردرتنهایی دردهاکشیده ام که دیگر
بی حس شده ام از درد !
از بغــض فقط گاهـی
خـط ِ اشکی …میسـوزانـد صـورتـم را
نظرات شما عزیزان:
از شما دعوت میکنم به وبلاگ منم سر بزنی.
خوشحال میشم نظرتو بدونم.
موفق باشی