از لج تو
 گاهی سکوت
یعنی “اما” … یعنی “اگر” …
یعنی هزار و یک دلیل که “دل” میترسد بلند بگوید …

من حرف و دردهایم را
روی همین دیوار مجازی می نویسم !
از لج تو . . . از لج خودم . . .
که حاضر نبودیم
یک بار این ها را واقعی به هم بگوییم !
 گاهی سکوت
یعنی “اما” … یعنی “اگر” …
یعنی هزار و یک دلیل که “دل” میترسد بلند بگوید …

من حرف و دردهایم را
روی همین دیوار مجازی می نویسم !
از لج تو . . . از لج خودم . . .
که حاضر نبودیم
یک بار این ها را واقعی به هم بگوییم !
امشب غــم هــا . . .
برایـم مهــمانــی گــرفتــه انـــد . . .
و مـــن میخــواهـــم بتــرکـانــم . . .
همــه ی بغــض هایـــم را . . .

"درونم غوغاست"...
ساده میشکنم بایک تلنگرکوچک اینگونه نبودم...
"اما چند وقتیست اینگونه شدم"
سلام به دوستای خوب خودم  مخصوصا به داداش محمد مهدی خودم
مخصوصا به داداش محمد مهدی خودم  خوبین؟ چه خبلا؟
خوبین؟ چه خبلا؟ سیزدهتونو که امیدوارم به در کرده باشین
  سیزدهتونو که امیدوارم به در کرده باشین      ماکه به در کردیم رفت پی کارش
 ماکه به در کردیم رفت پی کارش  اونقد خوش گذشت که نگو
 اونقد خوش گذشت که نگو 
 جاتون خالی
جاتون خالی
 .... خخخخ ...
   .... خخخخ ...  راستی اینارو ول کنیم
 راستی اینارو ول کنیم تو این چند روز تعطیلی همش خوردیم
 تو این چند روز تعطیلی همش خوردیم وخوابیدیم
  وخوابیدیم  همش بازی کردیم
 همش بازی کردیم  حالا بفرما یه ذره آب نبات
حالا بفرما یه ذره آب نبات  نوچ نوچ نیدم بهتون همش مال خودمه
 نوچ نوچ نیدم بهتون همش مال خودمه حالا هر کی تونست بیادبگیره آبنباتمو
 حالا هر کی تونست بیادبگیره آبنباتمو  نمیتونین هلکی
 نمیتونین هلکی آره داشتم میگفتم کم کم درسو مشق اینا داره شروع میشه
 آره داشتم میگفتم کم کم درسو مشق اینا داره شروع میشه  باید کم کم بریم سر درس ومشقمون
باید کم کم بریم سر درس ومشقمون من اعتراض دارم بااااا
 من اعتراض دارم بااااا
 یعنی چی چرا اینقد کمه تعطیلات
یعنی چی چرا اینقد کمه تعطیلات   خب منم میخوام یکم بازی اینا کنم اخه
خب منم میخوام یکم بازی اینا کنم اخه

 چرا نمیذارن این درسا
چرا نمیذارن این درسا دیگه باید بریم درسامونو بخونیم
 دیگه باید بریم درسامونو بخونیم  تو این چند روز تعطیلی هی فکر میکردم که چرا این داداشم نمیاد وبمون
 تو این چند روز تعطیلی هی فکر میکردم که چرا این داداشم نمیاد وبمون  من فکر کردم این داداش محمد مهدی داره درس میخونه که نمیاد وب فانوس
من فکر کردم این داداش محمد مهدی داره درس میخونه که نمیاد وب فانوس نگو ایشون سرشون یه جا دیگه گرمه
نگو ایشون سرشون یه جا دیگه گرمه  نه عاشق نشده هنوز
نه عاشق نشده هنوز مطمعن باشین مگه میذارم؟ بچس هنوز
مطمعن باشین مگه میذارم؟ بچس هنوز طی مصاحبه ای که باایشون انجام دادم
 طی مصاحبه ای که باایشون انجام دادم  فهمیدم ایشون یکم سرشون شلوغه
فهمیدم ایشون یکم سرشون شلوغه ودارن کارمیکنن وخسته میشن نمیتونن بیان
 ودارن کارمیکنن وخسته میشن نمیتونن بیان البته خودمم میدونستما
 البته خودمم میدونستما ولی قول داده بیاد
 ولی قول داده بیاد نه دیگه نیازی به قدر دانی نیست
نه دیگه نیازی به قدر دانی نیست  حالا بچه جون بسه دیگه من این چرت و پرتارو میگم تو چرا میخونی
حالا بچه جون بسه دیگه من این چرت و پرتارو میگم تو چرا میخونی  شوخی کردم چاکریم
 شوخی کردم چاکریم دیگه بریم یکم درسامونو بخونیم
دیگه بریم یکم درسامونو بخونیم دیگه حرفی ندارم
دیگه حرفی ندارم خداحافظ دوستان خوبم
 خداحافظ دوستان خوبم
ایــــــ ـن روزهــ ـــا تا بــارون می زنــه  ناخـود آگــ ـاه بـدون چـتر از خونه  میزنـم بیــرون و میـرم قــدم میزنــم. . . 
 نمــیدونــم" چـه مــرگــمه  " . . .  !!! شـایــد دلتنگــم . . . شـایــد نگرانـــم . . . شـایــد  غمـگینــم
یـا شـایــدم تنــــــــها . . . ! 
نمــیدونــــ ـم . . .  
ولـــی فــکر کنــم خیلــی داغــونــم ،
چــون . . . بــارون قــطـع  مـیشــه ولــی هنـــوز صـــورت مـــن خیـــســه !!

کسی بلده قولنج گلورو بشکنه؟
.
.
بغض دارم ... نمیشکنه !
هــــ ـــــــ ـــــــ ــــــــــــی فلانی...
دلم انقـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدر ازت گرفته
که حس میکنم با یک عمــــــــر گریه هم
آروم نمیشم...

چشمان ابری مرا به دل نگیرباران نمیشوم،
من این بغض نشکستنی راتا ابد، نذر بودن تو کرده ام ….
                  
کاش باران بگیرد...و شیشه بخار کند
و من همه ی دلتنگیهایم را رویش "هـــا" کنم
و با گوشه ی آستینم همه را یکباره پاک کنم..
و  دیگرخلاص. . .!!! 
                               
نمـــی دانم چــــرا ؟
این روزهــــا
در جـــواب هـــرکــــه از حـــالم مـــی پرســــد
تـــا مــــی گویــــم:خوبــــــــم
چشمـــــانم
خیس مــــی شـــــود
آرامشی ملیح در گوشه چشمانم..
مانند بارانی بروی شیروانی..
اما…ناودان ندارد..!!
غصه هایم درون سینه ام به چاه میروند

چرامیگویند “ها” علامت جمع است؟
“تن” را با “ها” جمع کنی خودت میمانی و خودت.
ومن این روزها از بس "ها "رابا" تن" جمع کرده ام که شده ام" تنها"
وآنقدردرتنهایی دردهاکشیده ام که دیگر
بی حس شده ام از درد !
از بغــض فقط گاهـی
خـط ِ اشکی …میسـوزانـد صـورتـم را